اولین سال بهار گلی در عزاداری ابا عبدالله حسین
آش دندونی بهار گلی
شب پنج شنبه بابا از تهران برگشت و ما صبح جمعه آش دندونی بهار تو خونه خودمون پختیم و به هیئت بردیم دادیم بهارگلی در 7 ماه و ده روزگی دوتا مروارید ناز پایینیش در اومد ...
سفر به تهران شهریور 98
چندروز مونده بود به شهریور به بابایی نامه ماموریت دادن که یک ماه بره تهران یعنی تا 27 شهریور البته از یکم تا 13شهریور و 22شهریور تا 27 شهریور و ما هم از فرصت استفاده کردیم که بریم تهران و عزیز جون و باباجون تهران کارداشتن و 5 بلیط قطار به تهران داشتن و روز چهارشنبه 6 شهریور به نهران رسیدن و خانه معلم خیابان شهید بهشتی گرفتن که ظهرش به ما زنگ زدن که بلیط بگیرین وبیاین و بابایی همون لحظه واسه ما بلیط گرفت وما وسایلمون بستیم و عصرش ساعت 7 پرواز داشتیم وشبش بابایی اومد فرودگاه دنبالمون شب رفتیم پیش باباجون وعزیزجون و فردا صبحش رفتیم کوچه برلن و کلی خرید کردیم و عصرش رفتیم خیابان منوچهری و واسه مدرسه پارسا کیف خریدیم و شبش رفت...